ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
قیمت هرکس به اندازه افق دید اوست .. همه میخواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند
......................................................................................................
شگفتا وقتی که بود نمی دیدم
وقتی می خواند نمی شنیدم
وقتی دیدم که نبود
وقتی شنیدم که نخواند
چه غم انگیز است وقتی که چشمه ای سرد و زلال در برابرت می جوشد و می خواند و می نالد
تشنه آتش باشی و نه آب
و چشمه که خشکید
چشمه که از آن آتش که تو تشنه ی آن بودی بخار شد و به هوا رفت
و آتش کویر را تاخت و در خود گداخت
و از زمین آتش رویید
و از آسمان آتش بارید
تو تشنه آب گردی و نه تشنه آتش
و بعد از عمری گداختن
از غم نبودن کسی که تا بود
از غم نبودن تو می گداخت
سلام دوست گلم ممنون که وقت گذاشتی و خوندی ونظر دادی
حرفات کاملا درسته ولی همه مث خواهر تو وهمسرش نیستن پدرو مادر منم با هم خوبن ولی بعضیا از این قوانین مسخره سو استفاده میکنن که هر دومون نمونه هاشو دیدیم
به علاوه وقتی خوبن با هم که خوبن ولی وقتی مشکل پیش اومد این تبعیضات پدر مادرا و زنا رو در میاره اینا درده اونوقت
راستی شعرت خیلی زیبا بود دکتر شریعتی خلی محشر ود یادش گرامی شب بخیر دوست جان عزیزم
دوست گلم من چیزای قشنگ دنیا رو میبینم و به خاطرشون خدا رو شکرمیکنم همیشه ولی دوست گلم ما ادما مسئولیم مگه نه مگه میشه دیدو چشمارو بست مگه نه این که ادم باید ازاده باشه
میدونه با این حرفت یاد شاعری افتادم که در زمان حمله ی مغول در عید باز هم از زیبایی گل بلبل میگه واز لذت بردن از زیباییها ویک شاعری از خون خوردن به جای شادی تو اون سالا..
به شاعر شریعتی میگه مزدور گدای دربار و..
من تو زندگی شخصیم شادمو از چییزی که دارم راضی و زندگیمو میکنم ولی نارضایتی از ............
وقتی معلم پرسیــــــــــــد : عشق چند بخشه؟
زود دستم و بالا کردم وگفتـــــــــــــم : یک بخش..............
اما از وقتی تو را شناختم فهمیدم عشق سه بخش است...:
آتش دیــــــــــدن تو...
شـــــــــــــــوق با تو بودن...
و انـــــــــــــــــــدوه بی تو بودن...
سلام.خوبین؟ممنون که سر میزنین.
راستش آقا فرهاد آخه تمام امیدم به حسینه و همون روزام حسین ازم ناراحت بود و بهم گفته بود که دیگه نمی تونه منو ببخشه وباهام ادامه بده منم باور کرده بودمواسه همین خواستم واسه همیشه برم اما بعد دوست و حسین با حرف زدن در مورد من تونستن زندگیمونو درست کنن دوباره...
و من هم می دونم بابا به هیچ عنوان راضی نمیشه به این زودی
من هر چقدرم طول بکشه صبر می کنم حسینم همین طور
اما حسین می گه باید تابستونی هر طور شده بابارو راضی کنی تا نامزدیمون رسمی یا عقدت کنم
بیخیال خودم خواستم تنها باشم...من عاشق شریعتیم
...اگه کسی باشه منو بفهمه براش غرورمو به هم می زنم
گریه که سهله زیر چتر شونه ش تا اخر دنیا قدم می زنم....
...از غم نبودن کسی که تا بود
از غم نبودن تو می گداخت.......
سلام بر فرهاد.
فرهاد این آپت خیلی عالی بود
وایییییییییی..
من عاشق حرفای دکتر شریعتی ام..
ممنون که اومدی و گفتی خوبه
راستی این عکسه خودته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فرهاد عزیز انتخاب زیبایی بود مرسی
منم بروزم بیا
سلام آقا فرهاد انشالله که خلاف نمیره اخه به هم اعتماد دارم امیدوارم خدا هوامونو داشته باشه
سلاااام دوست عزیز....

اپ منو با دقت نخوندی...
۱.خدایم خدای اتش یعنی اینکه کسی که اتش رو افریده خدای منه نه این که اتش خدامونه...
۲.اینکه کسی نگفت که خدای زرتشت با خدای حضرت محمد یا منو شما فرق داره...
۳.من تو ی محله ی زرتشی زندگی میکنم و این چیزهارو از زرتشتیا یاد گرفتم از هوا نیومده...
۴. من قصد توهین به دین خاص یا خدای یگانه رو نداشتم...
موفق و پیروز باشی...بابای
زیبا بود.ممنون
سلام فرهاد جان.وبلاگ خوبی داری.مخصوصا این مطلبت که درمورد استاد شریعتی محشر بود.به من سر بزن خوشحال میشم
سلام مهدیه جان . ادرس وبلگت اشتباه نیست ؟ هرچی زدم نیومد . bloga ما کجاس مگه ؟
من عاشق شریعتیم