آن روزها

آن روزها

یاد روزهای دیرین، مطالب، خاطرات و شعرهای خودمونی
آن روزها

آن روزها

یاد روزهای دیرین، مطالب، خاطرات و شعرهای خودمونی

روزهای خوب چقدر کوتاهه

روزهای خوب چقدر کوتاهه، روزهایی که فکر می کنی همه دنیا مال توئه، روزهایی که فکر می کنی خوشبخترین مرد روی زمینی.

روزگار چه ساده ما رو بازیچه دست خودش قرار میده

درست موقعی که فکر می کنی آرزوت تو مشتته و محکم گرفتیش، مشتت رو که باز می کنی می بینی خالیه، مثل اینکه بخوای مدت زیادی آب رو تو مشتت نگه داری اما نمیشه.

زندگی فقط یه شوخی ساده س، نباید به هیچ کس و هیچ چیز دل بست.

نباید جز به خدا به کسی اعتماد کرد.

حتی اونیکه مدعیه از دل و جان میخادت فقط یکی دوماه شور و اشتیاق داره و میخادت، بعد ازت سیر میشه. واسه همین زندگی پسته.

چقدر سخته با سن کم، تجربه های سخت و تلخ یک انسان 60 ساله رو داشت.

چقدر سخته با وجود سن کم، احساس مسئولیت یک فرد 50 ساله رو داشت.

چقدر سخته اطرافیانت فکر کنن شاد و خوشحال و بی غمی اما اینطور نباشه.

چقدر سخته مرد باشی و نتونی مراد دل عزیزانتو برآورده کنی.

چقدر سخته گریه ت بیاد و دلت بخاد فریاد بزنی اما صداتو خفه کنی و اشک بیصدا بریزی چون اسم مرد روته.

چقدر سخته کلی حرف نگفته رو دلت باشه اما کسی رو نداشته باشی پای حرفات بشینه.

چقدر سخته حرفای دلتو بنویسی ولی بقیه فکر کنن اینارو از جایی copy کردی.

و چقدر سخته حرفات زیاد باشه ولی از ترس اینکه نخوننش همشو ننویسی