آن روزها

آن روزها

یاد روزهای دیرین، مطالب، خاطرات و شعرهای خودمونی
آن روزها

آن روزها

یاد روزهای دیرین، مطالب، خاطرات و شعرهای خودمونی

" فرشته بیکار "

 



مردی خواب عجیبی دید. او در عالم رویا دید که نزد فرشتگان رفته است و به کارهای آنها نگاه میکند . هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تندتند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین میرسند باز میکنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند. مرد از فرشته پرسید : شما چکار میکنید؟

فرشته در حالی که نامه ها را باز میکرد جواب داد : اینجا بخش دریافت است . ما دعاها و تقضاهای مردم زمین که توسط فرشتگان به ملکت میرسد به خدا تحویل میدهیم.

مرد کمی جلوتر رفت. باز دسته بزرگی از فرشتگان دید که کاغذهایی را داخل پاکت میذارند و آنها را توسط پیک ها به زمین میفرستند. مرد پرسید شماها چکار میکنید؟

یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش اسال است. ما الطاف و رحمات خداوند را توسط فرشتگان به زمین میفرستیم.

مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته دید که بیکار نشسته است با تعجب پرسید: شما اینجا چکار میکنی و چرا بیکاری؟

فرشته جواب داد: انجا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب تصدیق دعاها را بفرستند ولی عده بسیار کمی این کار را انجام میدهند. مرد از فرشته پرسید: چگونه مردم باید وجاب دعاها را تصدیق کنند؟

فرشته پاسخ داد : فقط کافی است بگویند : خدایا متشکرم!

نظرات 3 + ارسال نظر
رویا پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 17:53

خوب سلام

خوشبحال من چون هم در دادن نعمت و هم در گرفتنش خدا رو شکر میکنم .

چون تو قران خوندم ادم باید در هر دوحال خدا رو شکر کنه چه بسا نعمتی که از ادم میگیره ممکنه اونو به راهه بد بکشونه .

با عشق

سارا امیدبخش شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 20:58 http://saraomidbakhsh.blogfa.com

بسیار زیبا می نویسی
آدرس وبلاگتو از فرافیس برداشتم
سارا امید

:) پنج‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:15

یادبگیر گل پسر.بگو خدایا متشکرم.خدا کم بهت نداده.خانواده.سلامتی.ذوق فهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد